دومین شب یلدا
شب یلدا هم از راه رسید و کلی خرید کردیم و رنگینک درست کردم و حلوا خرمایی که رسم ما استان فارسی ها هست
البته مهمون نداشتیم ولی یه رسمه که باید اینقدر بخوری تا بترکی منم اون شب رزیمم رو شکستم و تا میتونستم چیزایی رو که نباید میخوردم رو خوردم
ما همیشه سفره یلدا رو روی زمین میچینیم نریمان هم خیلی کمک میکرد توی سفره انداختن
یه ماهی هم تازگیها خریده بود که اونم آورد گذاشت توی سفره
آقا نریمان من عاشق کشتی کج و فیلمهای اکشنه
و همیشه در حال کشتی گرفتن با بابایی و هر چی که دم دستش بیاد هست
در ضمن با تفنگت هم همه رو میکشی
از کارای ورزشیدیگه که می کنی پشتک میزنی البته این کار رو خیلی وقته که انجام میدی اونم یهو بس که فیلم میبینی الان دیگه کامل و بدون اشتباه غلت میزنی
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی