واکسن 18 ماهگی
نریمان هجده ماهه که شد باید واکسن میزد که با کلی ترس ولرز بردیمش که واکسن رو بزنه آخه همه می گفتن که ممکنه خیلی اذیت شه
خلاصه واکسن رو که زذ خیلی گریه کرد اول توی دستش بعد توی پاش
وقتی اومدیم خونه آروم شد ولی از عصر همون روز دیگه نتونست راه بره خیلی هم بهونه گیر شده بود از بد شانسی بابا فرزادش هم رفته بود مسافرت و دلتنگ اون هم بود
روز بدی بود شبش با خاله لیلا تا صبح نشستیم و پا شویه اش کردیم آخه تب بالایی داشت صبح ساعت 5 از خواب بیدار شد و هر دومون رو مجبور کرد که بریم توی حیاط
امگار نه انگار که روز قبل واکسن زده بود و کلی گریه کرده بود!!!!!
تازه کلی واسمون رقصید!!!!!
اینم عکسای همون روز هست
اصلا از کریر بیرون نیومد!!!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی