تابستون90
تیرماه بودکه خاله فرح و خاله مژده واسه سالگرد فوت مادرم اومدن
خاله فرح هر روز کیانا و نریمان رو میبرد توی حیاط و با هم آب بازی میکردن البته آب بازی که نه.......
خاله فرح با شیلنگ آب میریخت روی اون دوتا و اونا هم ذوق میکردن و هی جیغ میزدن آخه نریمان عاشق آب بازی و حمام رفتنه
آروین پسر عمه فرناز که نریمان عاشقش هست هم هر روز میومد و باهاشون بازی میکرد
این دختر خوشکل هم ماهک خانوم هست که وقتی میاد خونمون و نریمان میبینه که با شیشه شیر میخوره میره شیشه خودش رو میاره که اونم شیر بخوره هرچند که اصلا نمیخوره ولی میخواد کم نیاره
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی