نریمان و شهر بازی
اردیبهشت 90 بود که با خاله مژده عمو مجید و کیانا رفتیم شهر بازی اول دلهره داشتم و میترسیدم که نریمان رو سوار کنم ولی دیدم که نریمان خیلی ذوق داره و اصلا نمیترسه خیلی هم خوشحال بود البته همه مواظب بودیم اون و کیانا چرخ و فلک مخصوص بچه ها ,قو,و اسب و.....کلی اسباب بازی های دیگه سوار شدن
اینم عکساشون
اینم یه دختر خانومی بود که کنار نریمان نشسته بود و نریمان از لحظه اول بهش نگاه میکرددددد تا آخرین لحظه که پیاده شد آخرشم نفهمید که این کی بود؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی