اولین مسافرت به بندر عباس
آواخر اسفند 89 یعنی 20 اسفند چمدونها رو بستیم که بریم به سمت بندر عباس خونه دایی آرمان آقا نریمان
بماند که توی راه آقا نریمان چقدر گریه کرد و ماشین خراب شد وای روز خسته کننده ای بود ولی وقتی به بندر رسیدیم خستگی از تنمون دراومد خیلی بهمون خوش گذشت نریمان رو بردیم کنار دریا کلی آب بازی کرد و شن خورد!!!!!!!!!!!
آخرشم با گریه اومد خونه مثل اینکه تا شب میخواست اونجا بمونه
اینم عکسای آقا نریمان کنار دریا
تازگیها کلاغ پر رو یاد گرفتی و از همون اول دست میزنی که ما بگیم نریمان که پر نداره ...
کلاغ : په
اتل متل هم با اشاره بلدی بخونی
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی